۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

آیا آیت‌ا‌لله منتظری پدر حقوق بشر ایران بود؟



ضمن ارج‌گذاری به صفات نیکو و سجایای اخلاقی آیت‌الله منتظری، معتقدم که دادن لقب «پدر حقوق بشر در ایران» به ایشان از سوی خانم شیرین عبادی، اساساً درست نبود و فقط به اغتشاش مفاهیم کمک رساند، چرا که حقوق بشر بنا بر مادۀ ۲ بیانیۀ جهانی حقوق بشر (هر کس حق دارد بدون هيچ‌گونه تمايزى، چه از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دين، باور سياسى يا ساير باورها، و همچنين منشأ ملی يا اجتماعى، مایملک، وﻻدت يا هر عامل ديگرى، از تمام حقوق و همۀ آزادی‌هاى مندرج در اين اعلاميه بهره‌مند گردد) دارای یک ساختار کاملاً سکولار و فارغ از هرگونه اما و اگر است، حال آنکه خواستگاه آیت‌الله منتظری، علی‌رغم تمامی ره‌گشایی‌های حاصل از آن، در محدودۀ اما و اگرهای فقه تشیع اثنی‌‌عشری معنا می‌یابد. ایشان مثلاً در مقولۀ مخالفت با حکم سنگسار فرد زناکار یا زانیه، به دشوار بودن یا عملی نبودن گردآوری چهار شاهد عینی استناد می‌ورزند. در صدور فتوای مداراجویی با بهاییان نیز به اموری نظیر مالیات پرداختن این افراد به دولت اسلامی تکیه می‌کنند. بنابراین، لقب «پدر حقوق بشر تشیع» یا نهایتاً «پدر حقوق بشر اسلامی» برای ایشان مناسب‌تر می‌بود، گرچه این هر دو القاب هم ذاتاً بی‌معنا هستند، چون همان‌طور که گفته شد، ذات بیاینۀ جهانی حقوق بشر از اساس سکولار است و پسوندها و پیشوندهای مذهبی یا قومی یا نژادی یا جنسی یا زبانی را برنمی‌تابد. به یاد داشته باشیم که حمایت مجامع مدافع حقوق بشر از حقوق آیت‌الله منتظری در ده سالی که ایشان در حصر خانگی به سر می‌بردند، بر پایۀ همین اصل سکولاریسم استوار بود، نه بر پایۀ اجتهاد ایشان در مذهب تشیع.
چه بسا اگر آیت‌الله امکان می‌یافتند تا راجع به مقام اهدایی خانم شیرین عبادی به خودشان اظهار نظر کنند، همان لحن و حالت ناباورانۀ باراک اوباما به هنگام دریافت جایزۀ صلح نوبل در ایشان هم ظاهر می‌شد و می‌فرمودند: از من شایسته‌تر فراوان‌اند است در این عرصه.

کاندیدای من برای احراز مقام شامخ نه «پدر»، که «مادر حقوق بشر ایران»، آن شیرزن مشهدی است که در روز قدس تک و تنها سوار اتوبوس شد، اعلامیۀ بیداری خواند و فریاد: چو ایران نباشد، تن من مباد!

۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

منتظری و «سخن» مدارا با بهاییان = ایران یک گام به مدنیت نزدیک‌تر

بدون اغراق می‌توان این «سحن» را مهم‌ترین «سخن» یک عالم شیعه در 200 سال اخیر برشمرد – «سخنی» از هر نظر تاریخ‌ساز و پرچالش. به یاد بیاوریم که انجمن حجتیه اساساً برای مبارزه با بهاییت تأسیس شد و اعضای افراطی این فرقه خطرناک در بحبوحه انقلاب تمامی اسناد همکاری خود با ساواک را از دفاتر ساواک دزدیدند و نابود کردند تا مبادا دستشان رو شود. سپس به دنبال مرگ خمینی، کم کم به داخل دستگاه دولت نفوذ کردند و امروزه مغز متفکر هیئت دولت و بیت رهبری محسوب می شوند. احمد منتظری فرزند و مسئول دفتر آیت الله منتظری، به تاریخ 5 خرداد 1387 در مصاحبه با اردوان روزبه، در رادیو زمانه چنین توضیح داد: ایشان معتقدند که بهاییان از اقلیت‌های دینی محسوب نمی‌شوند. چون اقلیت‌های دینی در قانون به رسمیت شناخته شده‌اند؛ مثل یهودی، زرتشتی و مسیحی. ایشان نظرشان این است که بهاییان با این‌که به رسمیت شناخته نشده‌اند، ولی بهایی‌ها باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند. چون اهل این مملکت هستند. به قانون این مملکت تمکین می‌کنند، مالیات می‌پردازند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند. و ضمنن آنها باید از رأفت و عطوفت اسلامی هم برخوردار باشند.

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

بازخوانی یک پیام تسلیت



بخشی از پیام تسلیت خامنه‌ای به مناسبت درگذشت آیت‌الله منتظری:... در اواخر دوران حيات مبارك امام راحل امتحاني دشوار و خطير، پيش آمد كه از خداوند متعال مي‌خواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خويش بپوشاند و ابتلائات دنيوي را كفاره آن قرار دهد.

ابتلاء یعنی چه؟
برگرفته از فرهنگ دهخدا: ابتلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ابتلا. آزمودن . بیازمودن . آزمایش . امتحان . آزمایش کردن . خبر پرسیدن . اختبار. (از آنندراج ). در بلا و رنج افکندن . مبتلا کردن . گرفتار و دچار رنجی کردن . در بلا افتادن . گرفتاری .

نتیجه: چه کسی با تمام روح و وجود و ایمانش گرفتار و مبتلای قدرت شده و به خاطر حفظ این ابتلاء حاضر شد رأی بدزدد و دروغ بپراکند و خون بریزد؟ و چه کسی از آزمون «تن ندادن به ظلم و خفت برای کسب قدرت» سر بلند بیرون آمد و پیکرش بر بال های یک ملت تشییع شد؟

۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

دو روح الله، دو آرمان

روح‌الله خالقی
شهریور سال ۱۳۲۳. دامنۀ جنگ جهانی دوم از مرزهای اروپا فراتر رفته است. سربازان بیگانه در شهرهای ایران رژه می روند. دکتر حسین گل گلاب از خیابان هدایت در تهران عبور می کند، می بیند یک سرباز انگلیسی در حال کتک زدن یک بقال است و فحش هم می دهد و حتی به صورت یک ارتشی که به قصد مداخله وارد ماجرا شده سیلی محکم می نوازد. گل گلاب پس از دیدن این صحنه، با چشمان اشک آلود به دیدن روح الله خالقی می شتابد و می پرسد: «کار ما به اینجا رسیده که سرباز اجنبی توی گوش نظامی ایرانی بزند؟»
روح الله خالقی می گوید: «ناراحتی سودی ندارد؛ بیا کاری کنیم!»
اولی شعر می سراید، دومی آهنگ می سازد، سرود «ای ایران» زاده می شود.

ای ایران ای مرز پُرگهر
ای خاکت سرچشمۀ هنر
دور از تو اندیشۀ بدان
پاینده مانی تو جاودان


روح‌الله خمینی
خرداد سال ١٣۵٨. روح الله خمینی ولی فقیه است و شب و روز سخن می راند.

٢/٣/۵٨:
مسیر ما مسیر نفت نیست؛ نفت پیش ما مطرح نیست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست. این اشتباه است. ما اسلام را می خواهیم. اسلام که آمد نفت هم مال خودمان می شود. مقصد ما اسلام است. مقصد ما نفت نیست تا اگر یک نفر نفت را ملی کرده، اسلام را بگذاریم برای او سینه بزنیم.
(صحیفۀ نور جلد ٧ ص ٤۵٨ – ٤۵٩)

١۵/۵/۵٩:
آنهایی که می گویند: "ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم"، آنها مقابل اسلام ایستاده اند. اسلام آمده است که این حرف های نامربوط را از بین ببرد. افراد ملی به درد ما نمی خورند، افراد مُسلِم به درد ما می خورند. اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما ملت را می خواهیم، ملیت را می خواهیم و اسلام را نمی خواهیم.
(صحیفۀ نور جلد ١٣ ص ٧٨)

١٨/۵/۵٩:
اینکه من مکرر عرض می کنم که این ملی گرایی اساس بدبختی مسلمین است، برای این است که این ملی گرایی، ملت ایران را در مقابل سایر ملت های مسلمین قرار می دهد و ملت عراق را در مقابل دیگران و ملت كذا را در مقابل کذا. اینها نقشه هایی است که مستعمرین کشیده اند که مسلمین با هم مجتمع نباشند.
(صحیفۀ نور جلد ١٣ ص ٨٧ – ٨٨)

روح الله خالقی به فاصلۀ چهار سال پس از روح الله خمینی به زندگی گام نهاد. هر دو فرزند یک دوره از تاریخ ایران اند. یکی با شعر و موسیقی حرف زدن آموخت و به جهان نگریست، دیگری با امر به معروف و نهی از منکر خواست جهان را تصحیح کند. هر دو از اشغال ایران توسط قوای متفقین و نهضت ملی شدن نفت تأثیر پذیرفتند. یکی بر روی یک شعر ناب و ناز فارسی آهنگ گذاشت و سرود ملی آفرید، دیگری قرآن و بحارالانوار ورق زد و نظریۀ ولایت فقیه تدوین کرد. هر دو آفریدند؛ یکی با آرمان ایرانی، دیگری با آرمان اسلامی.

آفریدۀ خالقی از فردای روز زایش هر روز شاداب تر و زنده تر از روز پیش زاده شد و هنوز هر روز زاده می شود. می گویند کلمات از معانی کوچک ترند. آهنگ دشتی خالقی به معنای کلمات گل گلاب چنان گستردگی بخشید که فقط در دل و جان صاحبان یک آب و خاک می گنجد و بس.

از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گلم
مهر اگر برون رود تهی شود دلم

آفریدۀ خمینی علیل و شکسته از آب درآمد و از فردای روز زایش به حال احتضار رو به قبله دراز کشید. ظاهراً آب و هوای این دنیای فانی در قرن حاضر به حالش سازگار نبوده و نیست.

آفریدۀ خالقی مردمان رنگارنگ و چندزبانی یک سرزمین کهن را برای همیشه به شاهراه باز و فراخ همبستگی و یکپارچگی رهنمون ساخت. سرود ملی ایران در دل و جان همۀ اقوام ایرانی جای گرفت - برای همیشه. شد نگاهبان مادر همۀ ما، نگاهبان ایران. حتی وقتی همۀ ما بر اثر یک شوریدگی برخاسته از بی خبری به مادر خود - ایران - تجاوز کنیم، یعنی انقلاب اسلامی کنیم، باز هم این سرود ملی ماست که نگاهبان مادر ماست.

در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
آفریدۀ خمینی خیلی زود به سنگلاخ و آن پس به بن بست انجامید.

نام و آرمان هر دو روح الله از ذهن تاریخ محو نخواهد شد. هر دو جاودانه اند. اما چه خوب اگر جاودانگی با آفرین همراه باشد و چه بد اگر با نفرین!

تا گردش جهان و دور آسمان بپاست
نور ایزدی همیشه رهنمای ما است

روح الله اول، نوحۀ مرگ خواند. روح الله دوم، ارکستر زندگی نواخت. هر دو برای ایران!

۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

مواد اعلامیۀ جهانی حقوق بشر

النور روزولت با نسخهٔ اسپانیایی اعلامیه جهانی حقوق بشر.

در كنفرانس حقوق بشر سازمان ملل در وين به سال ۱۹۹۵، كه هدف از برگزاری آن تصويب مجدد اعلاميۀ جهانى حقوق بشر سال ۱۹۴۸ بود، پس از کشمکش‌های فراوان و بحث‌هاى دامنه‌دار، سرانجام اكثريت قاطع دولت‌هاى عضو سازمان ملل قطعنامه‌اى را به امضا رساندند كه نه تنها مُفاد اعلاميۀ جهانى حقوق بشر را تأييد كرد، كه بر دامنۀ نفوذ آن نيز افزود. به این ترتیب، جهانشمول بودن موازين حقوق بشر بار دیگر به تأييد اکثریت قریب به اتفاق دولت‌هاى جهان رسيد. در قطعنامۀ پايانى اين كنفرانس چنين آمد: «جهانشمول بودن اين حقوق انسانى فراى هر گونه شك و شبهه‌اى است. تمام مواد حقوق بشر جهان‌گستر و تفکیک‌ناپذيرند و با هم وابستگى متقابل و ارتباط تناتنگ دارند.» قطعنامۀ وين همچنين تصريح كرد كه: «نوع انسان در روند پيشرفت و ترقى جايگاه مركزى دارد.» و تأكيد شد كه حقوق بشر صرفاً به حقوق مدنى و سياسى محدود نيست، بلكه حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى و همچنین حق پيشرفت و ترقى را در بر می‌گیرد. اولين مجموعۀ حقوق بشر [مواد ۱ تا ۲۱] ضامن آزادى از بند رعب و وحشت تعبير شد، و دومين مجموعه [مواد ۲۲ تا ۳۰] ضامن آزادى از چنگال فقر و تنگدستى. به بيان ديگر، بيست و يك ماد‚ۀ نخست اعلاميۀ جهانى حقوق بشر غالباً در بارۀ موضوعاتى هستند كه حقوق مدنى و سياسى ناميده شده و به آزادى فرد و امنيت شخصى او مربوطند. از نُه مادۀ‚ بعدى معموﻻً با عنوان حقوق اقتصادى نام برده می‌شود.
براى مطالعۀ يك تحليل نسبتاً جامع پيرامون معنا و مفهوم هر يك از مواد اعلاميه رجوع کنید به كتاب «پرسش و پاسخ در باره حقوق بشر» نوشتۀ ليا لوين ، ترجمۀ محمد جعفر پوينده، انتشارات قطره، تهران، ۱۳۷۷ .

مادۀ ۱
تمام افراد بشر آزاد زاده می‌شوند و از لحاظ كرامت و حقوق با هم برابرند. همه از عقل و وجدان برخوردارند و بايستی با روحیۀ دوستی و تفاهم با يكديگر رفتار كنند.

مادۀ ۲
هر کس حق دارد بدون هيچ گونه تمايزى، چه از حيث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دين، باور ‚ سياسى يا ساير باورها، و همچنين منشأ ملی يا اجتماعى، مایملک، وﻻدت يا هر عامل ديگرى، از تمام حقوق و همۀ آزادی‌هاى مندرج در اين اعلاميه بهره‌مند گردد.
به علاوه، نبايد هيچ گونه تبعيضی به عمل آيد كه مبتنى بر وضعيت سياسى، قضايى يا بين‌المللی كشور يا سرزمينى باشد كه شخص به آن تعلق دارد، خواه اين كشور يا سرزمين مستقل، تحت قیمومت يا غير خودمختار بوده، يا حاكميت آن به نوعى محدود باشد.

مادۀ ۳
هر کس حق حيات، آزادى و امنيت شخصى دارد.

مادۀ ۴
هيچ کس را نبايد در بردگى يا بندگى نگاه داشت؛ بردگى و داد و ستد برده، به هر شکلی، باید ممنوع باشد.

مادۀ ۵
هيچ کس نبايد شكنجه شود يا تحت مجازات يا رفتار ظالمانه، ضدانسانى يا تحقيرآميز قرار گيرد.

مادۀ ۶
هر کس حق دارد که شخصيت حقوقى او در همه جا به رسميت شناخته شود.

مادۀ ۷
همۀ افراد در برابر قانون برابرند و حق دارند بدون هيچ گونه تبعيضی از حمايت يكسان قانون بهره‌مند گردند. همۀ افراد حق دارند در مقابل هر گونه تبعيضی كه ناقض اين اعلاميه باشد، و بر ضد هر تحریكى كه براى چنين تبعيضى به عمل آيد، از حمايت يكسان قانون بهره‌مند گردند.

مادۀ ۸
هر کس حق دارد در برابر اعمالی كه به حقوق اساسی او - حقوقی که قانون اساسى يا قوانين ديگر براى او به رسميت شناخته‌اند - از دادرسی مٶثر دادگاه‌هاى صالح ملی بهره‌مند گردد.

مادۀ ۹
هيچ کس را نبايد خودسرانه توقيف، حبس يا تبعيد كرد.

مادۀ ۱۰
هر کس با مساوات كامل حق دارد كه دعوايش در دادگاهى مستقل و بی‌طرف به طور منصفانه و علنى مورد رسيدگى قرار گيرد و دادگاه در بار‚ۀ حقوق و الزامات وى، يا هر اتهام جزايى كه به او نسبت داده شده است، تصميم‌گيرى كند.

مادۀ ۱۱
(۱) هر کس كه به بزه‌كارى متهم شده باشد، حق دارد بى‌گناه محسوب شود تا هنگامى كه در جريان محاكمه‌اى علنى كه در آن تمامی تضمين‌هاى ﻻزم براى دفاع از حقوق او تأمين شده باشد، مجرم بودن وى به طور قانونى محرز گردد.
(۲) هيچ کس نبايد براى انجام يا انجام ندادن عملی كه در زمان وقوع، به موجب حقوق ملی يا بين‌المللی جرم شناخته نمی‌شده است، محكوم گردد. همچنين نبايد هيچ مجازاتى شديدتر از مجازات معتبر در زمان وقوع جرم، در بار‚ۀ کسی اعمال گردد.

مادۀ ۱۲
هیچ کس نباید در حیطۀ زندگى خصوصى، امور خانوادگى، اقامتگاه يا مكاتبات شخصی مورد مداخله‌هاى خودسرانه قرار گیرد، يا به شرافت و آبرو و شهرت او تجاوز شود. هر کس حق دارد در برابر چنين مداخله‌ها و تجاوزاتى از حمايت قانون بهره‌مند گردد.

مادۀ ۱۳
(۱) هر کس حق دارد در داخل هر كشورى آزادانه جابجا شود و خود محل اقامت خود را برگزيند.
(۲) هر کس حق دارد هر كشورى، حتی كشور خود را، ترك نموده و به كشور خود مراجعت نماید.

مادۀ ۱۴
(۱) هر کس حق دارد برای گریز از تعقيب در دیگر کشورها تقاضاى پناهندگى كند و از حق پناهندگی بهره‌مند گردد.
(۲) این حق نباید در مواردى كه تعقيب به دليل ارتكاب جرم عمومى و غيرسياسى يا اقدامات مخالف با اصول و اهداف ملل متحد باشد، ادعا گردد.

مادۀ ۱۵
(۱) هر کس حق دارد صاحب یک تابعيت ملی باشد.
(۲) هيچ کس را نبايد خودسرانه از حق تابعيت ملی يا حق تغيير تابعيت ملی محروم كرد.

مادۀ ۱۶
(۱) هر مرد و زن بالغى حق دارد كه بدون هيچ گونه محدوديتى از حيث نژاد، مليت يا دين به عقد ديگرى درآید و تشكيل خانواده بدهد. مرد و زن باید در مدت زناشویی، امور مربوط به ازدواج و هنگام انحلال آن، از حقوق برابر برخوردار باشند.
(۲) ازدواج بايد فقط با رضايت كامل و آزادانۀ زن و مرد صورت گيرد.
(۳) خانواده رُكن طبيعى و اساسى جامعه است و حق دارد که از حمايت جامعه و دولت بهره‌مند گردد.

مادۀ ۱۷
(۱) هر کس حق دارد به تنهايى يا به صورت جمعى مالک دارایی شود.
(۲) از هيچ کس نبايد خودسرانه سلب مالكيت شود.

مادۀ ۱۸
هر کس حق دارد از آزادى انديشه، آزادی وجدان، و آزادی مذهب بهره‌مند گردد؛ اين حق متضمن آزادى تغيير مذهب يا عقيده و همچنین آزادى اظهار مذهب و عقيده در قالب آموزش‌هاى دينى و برگزارى آيين‌ها و مراسم مذهبى، به تنهايى يا به صورت جمعى، به طور خصوصى يا عمومى می‌باشد.

مادۀ ۱۹
همۀ افراد حق دارند از حق آزادى عقيده و آزادی بیان بهره‌مند گردند. اين حق، آزادی بدون مزاحمت برای داشتن عقيده و همچنین كسب و انتشار اطﻼعات و افكار، به تمام وسايل ممكن و بدون ملاحظات مرزى و جغرافيايى، را شامل می‌شود.

مادۀ ۲۰
(۱) هر کس حق دارد از آزادى تشكيل اجتماعات و انجمن‌هاى مسالمت‌آمیز بهره‌مند گردد.
(۲) هيچ کس را نبايد به تعلق داشتن به هيچ اجتماعى مجبور ساخت.

مادۀ ۲۱
(۱) هر کس حق دارد در ادارۀ‚ امور عمومى كشور خود، خواه به طور مستقيم و خواه به وساطت نمايندگانى كه آزادانه انتخاب شده باشند، شركت جويد.
(۲) هر کس حق دارد با شرايط برابر به مشاغل عمومى كشور خود دست يابد.
(۳) ارادۀ ملت باید منشأ اقتدار و حاکمیت دولت قرار گیرد؛ ارادۀ ملت بايد طی انتخابات واقعی و ادواری ابراز گردد. انتخابات بايد بر اساس حق رأی برابر و همگانی و به طور مخفى، و یا به طریقی که آزادى رأى تأمين گردد، برگزار شود.

مادۀ ۲۲
هر کس، به عنوان عضو جامعه، حق دارد از امنيت اجتماعى بهره‌مند گردد و مجاز است به يارى مساعى ملی و همكاری‌هاى بين‌المللی، حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ضرورى براى حفظ كرامت و رشد آزادانۀ شخصيت خود را، با توجه به امكانات و منابع هر كشور، به دست آورد.

مادۀ ۲۳
(۱) هر کس حق دارد کار کند، حق دارد کار خود را آزادانه برگزيند، حق دارد از شرايطی منصفانه و رضايت‌بخش براى کار خود و همچنین حمایت در برابر بيكارى بهره‌مند گردد.
(۲) همۀ افراد حق دارند بدون هيچ گونه تبعيضی، در مقابل كار مساوى، دستمزد مساوى دريافت کنند.
(۳) هر کس که کار کند، حق دارد دستمزدی منصفانه و رضايت‌بخش دريافت کند كه هستی او و خانواده‌اش را در راستاى كرامت انسانى تأمين نمايد و این دستمزد در صورت لزوم از طريق ديگر خدمات اجتماعى تكميل گردد.
(۴) هر کس حق دارد براى دفاع از منافع خود با ديگران اتحاديه تشكيل بدهد و يا به اتحاديه‌هاى موجود بپيوندد.

مادۀ ۲۴
هر کس حق دارد از استراحت و اوقات فراغت بهره‌مند گردد؛ به انضمام حق محدوديت معقول ساعات كار و همچنین تعطیلات دوره‌اى با حفظ دستمزد.

مادۀ ۲۵
(۱) هر کس حق دارد از سطح زندگى مناسب براى تأمين سلامتى و رفاه خود و خانوادۀ خود بهره‌مند گردد؛ به انضمام خوراك، پوشاك، مسكن، مراقبت‌هاى پزشكى و خدمات اجتماعی ضرورى و همچنین حق برخورداری از حمايت و تأمين اجتماعى در صورت بيكارى، بيمارى، نقص عضو، بيوگى، كهولت سن يا از دست دادن وسايل معاش به دﻻيل غير قابل کنترل.
(۲) مادران و كودكان حق دارند كه از كمك‌ها و مراقبت‌هاى ويژه بهره‌مند شوند. همۀ كودكان، اعم از اينكه در پى ازدواج يا خارج از ازدواج زاده شده باشند، حق دارند که از حمايت اجتماعى يكسان برخوردار شوند.

مادۀ ۲۶
(۱) هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهره‌مند شود. آموزش و پرورش، دست‌كم آموزش ابتدايى و پايه‌اى، بايد رايگان باشد. آموزش ابتدايى باید اجبارى باشد. آموزش فنى و حرفه‌اى بايد در دسترس همگان باشد و آموزش عالی بايد با تساوى كامل و با توجه به شایستگی افراد براى همه امكانپذير باشد.
(۲) هدف از آموزش و پرورش بايد شكوفايى همه‌جانبۀ شخصيت انسان و تقويت رعايت حقوق بشر و آزادی‌هاى اساسی باشد. آموزش و پرورش ضمناً بايد به گسترش حسن‌تفاهم، مدارا و دوستى ميان تمام ملت‌ها و تمام گروه‌هاى نژادى يا دينى و همچنین گسترش فعاليت‌هاى ملل متحد در جهت حفظ صلح يارى برساند.
(۳) حق انتخاب نوع آموزش و پرورش براى فرزندان، در درجۀ اول از آن پدران و مادران است.

مادۀ ۲۷
(۱) هر کس حق دارد آزادانه در حيات فرهنگى جامعۀ خود سهيم و شريك باشد، از هنرها و همچنین از پيشرفت‌هاى علمى و فوايد آن بهره‌مند گردد.
(۲) هر کس حق دارد برای استفاده از منافع مادى و معنوى آثار علمى، ادبى يا هنرى که خودش خلق کرده است، مورد حمايت قرار گیرد.

مادۀ ۲۸
هر کس حق دارد در عرصۀ اجتماعى و بين‌المللی خواستار برقرارى نظمى باشد كه حقوق و آزادی‌هاى ذكر شده در اين اعلاميه را تأمين و عملی سازد.

مادۀ ۲۹
(۱) هر کس فقط در قبال جامعه‌اى متعهد و مسئول است كه رشد آزادانه و همه‌جانبۀ او را ممكن سازد.
(۲) هر کس در اِعمال حقوق و بهره‌گيرى از آزادی‌هاى خود فقط تابع محدوديت‌هایی است كه در قانون گنجانده شده باشند و فقط به منظور شناسايى و مراعات حقوق و آزادی‌هاى ديگران و نيز براى رعايت مقتضيات عادﻻنۀ اخلاقی و نظم عمومى و رفاه همگانى در جامعه‌اى دمكراتيك وضع شده باشند.
(۳) اين حقوق و آزادی‌ها در هيچ موردى نبايد برخلاف اهداف و اصول متحد اعمال شوند.

مادۀ ۳۰
هيچ يك از مواد اين اعلاميه نبايد چنان تفسير شود كه به موجب آن، دولت، جمعيت يا کسی به خود حق بدهد براى از بين بردن حقوق و آزادی‌هاى مندرج در اين اعلاميه دست به فعاليت زده يا عملی انجام دهد।
منبع: چون قطره بر سنگ، تاریخچۀ سازمان عفوف بین‌الملل http://www.scribd.com/doc/2973934/Chon-Ghatre-Bar-Sang

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

بشارت‌نامه جبهه ملی به مناسبت ورود آیت الله خمینی به کشور

روابط عمومی جبهه ملی به مناسبت ورود آیت‌الله خمینی بشارت‌نامه‌ای انتشار داد و در آن ضمن ستایش از عزم راسخ و اراده ایشان خطاب به ملت ایران نوشت: «حق است که اینک صدای هلهله ملتی را به گوش جهانی برسانیم و این بزرگ را چنان که شایسته و بایسته است گرامی بداریم... خميني مي آيد كه غريو شادي جهان آزادي خواهي را به عرش رسانده است . خميني مي آيد ..... مردي كه نداي مبارك رهايي است مردي كه وجودش تجسم آرمانهاي يك ملت تاريخي است در تمام طول حيات تنها يكبار است كه خورشيد از غرب به شرق مي آيد. خورشيدي كه امانت شرق است نزد غرب . حضرت آيت الله العظمي خميني مرجع عاليقدر تشييع به اميد پروردگار يگانه روز جمعه در وطن اسلامي خواهند بود... خمینی که بخاطر ذات رهایی انسان می‌جنگد و بخاطر بازآفرینی معرفت و معنویت بشر به میدان آمده، سپاس نمی‌خواهد، تقدیر و تشویق نمی‌طلبد، ما تنها بخاطر رضای دل خویش عزیزش می‌داریم و بخاطر رضایت تاریخ. حفاظت و حراست جان خمینی به همت سربازان وطن به معنی تجدید میثاق مقدس میان سپاه میهن است و همه خانواده ایشان، میثاق اجزای ملتی که به ضرب شلاق استعمار و استبداد اسیر پراکندگی شده بودند...» روابط عمومی جبهه ملی در پایان این بشارت نامه چنین خواسته است: «با نظمی که اعجاب و تحسین همگان را برانگیزد و نشانی از فرهنگ متعالی ما باشد از ایشان استقبال می‌کنیم».

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

عکسی از کتاب «اینشالا»

«اینشالا» - سفرنامه خانم "مود فون روسن" سوئدی به ایران در سال 1313 به مناسبت نخستین هزاره فردوسی

یک هفته بعد علی‌اصغر با صورت‌حساب مخارج خانه آمد به اتاقم. صورت‌حسابى چنان هنرمندانه در عمرم نديده بودم. علی‌اصغر خوب نمی‌نوشت، اما خوب نقاشی می‌کرد. به جاى آنکه اينكه بنويسد دو عدد مرغ، هر يك به قيمت دو قران (معادل شصت اوره)، عكس دو تا مرغ كشيده بود و همچنین عکس كاهو و ‌كلم و هندوانه و گوشت گوسفند و شكار. کل مبلغ را هم يكى از رفقايش پايين ورقه نوشته و نامه‌ای هم جوفش کرده بود. خط او را دیگر می‌شناختم. در نامه چنین آورده بود

ميس كنتس گرامى
با اجاره‌تان بگويم که ديشب دامن خيلی قشنگى تن‌تان بود و خیلی به‌تان می‌آمد. آدم‌ها دو دسته هستند: آنها كه سخاوتمند هستند ولی ثروتمند نيستند و آنها كه ثروتمند هستند ولی سخاوتمند نيستند. تا اين تاريخ ارباب من همیشه يك كت زمستانى در پاييز به من می‌داد و يك كت تابستانى در بهار می‌داد. رسم و رسوم ايران اين طورى هست. من خيلی ممنون و خوشحال می‌شوم اگر ميس كنتس مرحمت فرموده يك كت زمستانى برایم بخرند.

چاکر باوفای شما علی‌اصغر

این نیز بگذرد - سیف‌الدین فرغانی، شاعر عصر مغول

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونـق زمان شمـا نیز بـگذرد
وین بومِ محنت از پیِ آن تاکند خراب
بر دولت آشیان شمـا نیـز بگذرد
باد خزانِ نکبتِ ایام، ناگهان
بر باغ و بوستان شمـا نیز بـگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
چون دادِ عادلان به جهان در بقا نکرد
بیـداد ظالمـان شما نیز بگذرد
در مملکت چو ُغرّش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکُشت
هم بر چــراغدان شما نیز بگذرد
این مملکت ز کسان به شما ناکسان رسید
دوران نـاکسانِ شمــا نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کـاروان شما نیز بـگذرد
بیش از دو روز نبود از آنِ دگرکسان
بعد از دو روز از آنِ شما نیز بگذرد
بر تیرِ جورتان ز تحمّل، سپر کنیم
تا سختیِ کمان شما نیز بـگذرد

۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

تحریرالوسیله

از کتاب "تحریر الوسیله" خمینی نقل شده است:
"كسي كه زوجه اى كمتر از نه سال دارد وطى (دخول) او براى وى جايز نيست چه اينكه زوجه دائمى باشد، و چه منقطع ، و اما ساير كام گيريها از قبيل لمس بشهوت و آغوش گرفتن و تفخيذ (دخول در میان رانها) اشكال ندارد هر چند شيرخواره باشد"

چندی قبل آقایی بنام وحید کاظم زاده قاضی جهانی در این مورد از آیت الله مکارم شیرازی سوال می کند:
"بسمه تعالی
محضر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با سلام و تحیت ، در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا می گردم. اخیرا برخی از کارشناسان رسانه های بیگانه با مرور کتب دینی و یافتن برخی از شبهات، قصد تضعیف و تخریب اعتقادات دینی مردم دارند. چنانچه اخیرا با عنوان مساله ای از جلد سوم کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره) که در ادامه عین مساله خواهد آمد می خواهند چنین القا نمایند که علمای مسلمین به عنوان ناقضین حقوق بشر حتی در کامجویی به یک کودک شیرخواره نیز رحم نمی نمایند لذا مستدعی در صورت امکان نظر مبارک خویش را در مورد مساله زیر که عینا از کتاب تحریرالوسیله نقل گردیده بفرمایید."

پاسخ دفتر مکارم شيرازی به این سوال:
بسم الله الرحمن الرحيم
با اهداء سلام و تحيت؛ این جمله معلوم نیست از امام باشد و احتمالا در چاپهای جدید حذف شده باشد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی
17 شهريور 1387