«اینشالا» - سفرنامه خانم "مود فون روسن" سوئدی به ایران در سال 1313 به مناسبت نخستین هزاره فردوسی
یک هفته بعد علیاصغر با صورتحساب مخارج خانه آمد به اتاقم. صورتحسابى چنان هنرمندانه در عمرم نديده بودم. علیاصغر خوب نمینوشت، اما خوب نقاشی میکرد. به جاى آنکه اينكه بنويسد دو عدد مرغ، هر يك به قيمت دو قران (معادل شصت اوره)، عكس دو تا مرغ كشيده بود و همچنین عکس كاهو و كلم و هندوانه و گوشت گوسفند و شكار. کل مبلغ را هم يكى از رفقايش پايين ورقه نوشته و نامهای هم جوفش کرده بود. خط او را دیگر میشناختم. در نامه چنین آورده بودميس كنتس گرامى
با اجارهتان بگويم که ديشب دامن خيلی قشنگى تنتان بود و خیلی بهتان میآمد. آدمها دو دسته هستند: آنها كه سخاوتمند هستند ولی ثروتمند نيستند و آنها كه ثروتمند هستند ولی سخاوتمند نيستند. تا اين تاريخ ارباب من همیشه يك كت زمستانى در پاييز به من میداد و يك كت تابستانى در بهار میداد. رسم و رسوم ايران اين طورى هست. من خيلی ممنون و خوشحال میشوم اگر ميس كنتس مرحمت فرموده يك كت زمستانى برایم بخرند.
چاکر باوفای شما علیاصغر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر