۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

عکسی از کتاب «اینشالا»

«اینشالا» - سفرنامه خانم "مود فون روسن" سوئدی به ایران در سال 1313 به مناسبت نخستین هزاره فردوسی

یک هفته بعد علی‌اصغر با صورت‌حساب مخارج خانه آمد به اتاقم. صورت‌حسابى چنان هنرمندانه در عمرم نديده بودم. علی‌اصغر خوب نمی‌نوشت، اما خوب نقاشی می‌کرد. به جاى آنکه اينكه بنويسد دو عدد مرغ، هر يك به قيمت دو قران (معادل شصت اوره)، عكس دو تا مرغ كشيده بود و همچنین عکس كاهو و ‌كلم و هندوانه و گوشت گوسفند و شكار. کل مبلغ را هم يكى از رفقايش پايين ورقه نوشته و نامه‌ای هم جوفش کرده بود. خط او را دیگر می‌شناختم. در نامه چنین آورده بود

ميس كنتس گرامى
با اجاره‌تان بگويم که ديشب دامن خيلی قشنگى تن‌تان بود و خیلی به‌تان می‌آمد. آدم‌ها دو دسته هستند: آنها كه سخاوتمند هستند ولی ثروتمند نيستند و آنها كه ثروتمند هستند ولی سخاوتمند نيستند. تا اين تاريخ ارباب من همیشه يك كت زمستانى در پاييز به من می‌داد و يك كت تابستانى در بهار می‌داد. رسم و رسوم ايران اين طورى هست. من خيلی ممنون و خوشحال می‌شوم اگر ميس كنتس مرحمت فرموده يك كت زمستانى برایم بخرند.

چاکر باوفای شما علی‌اصغر

این نیز بگذرد - سیف‌الدین فرغانی، شاعر عصر مغول

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونـق زمان شمـا نیز بـگذرد
وین بومِ محنت از پیِ آن تاکند خراب
بر دولت آشیان شمـا نیـز بگذرد
باد خزانِ نکبتِ ایام، ناگهان
بر باغ و بوستان شمـا نیز بـگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
چون دادِ عادلان به جهان در بقا نکرد
بیـداد ظالمـان شما نیز بگذرد
در مملکت چو ُغرّش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگان شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکُشت
هم بر چــراغدان شما نیز بگذرد
این مملکت ز کسان به شما ناکسان رسید
دوران نـاکسانِ شمــا نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کـاروان شما نیز بـگذرد
بیش از دو روز نبود از آنِ دگرکسان
بعد از دو روز از آنِ شما نیز بگذرد
بر تیرِ جورتان ز تحمّل، سپر کنیم
تا سختیِ کمان شما نیز بـگذرد