۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

حکم تکفیر باروخ اسپینوزا

به قضاوت فرشتگان و روحانیون، ما باروخ اسپینوزا، را تکفیر میکنیم، از اجتماع یهودی خارج میکنیم و او را لعنت و نفرین میکنیم। تمامی لعنت های نوشته شده در قانون (منظور تلمود و تورات است) بر او باد، در روز بر او لعنت باد، در شب بر او لعنت باد. وقتی خواب است بر او لعنت باد، وقتی بیدار است بر او لعنت باد، وقتی بیرون میرود بر او لعنت باد و وقتی باز میگردد بر او لعنت باد. خداوند او را نبخشد و خشم و غضب خدا علیه او مستدام باد، خداوند نام او را در زیر این خورشید محو کند و او را از تمامی قبایل اسرائیل خارج کند. ما شما را نیز هشدار میدهیم، که هیچ کس حق ندارد با او سخن بگوید، چه بطور گفتاری و چه بطور نوشتاری. هیچکس حق ندارد به او لطفی بکند، کسی حق ندارد با او زیر یک سقف بماند، و در دو متری او قرار بگیرد، و هیچ کس حق ندارد هیچ نوشته ای از او را بخواند.


زیباترین دریا - شعری از ناظم حکمت



زییاترین دریا
دریایی ست که هنوز پیموده نشده
زیبا ترین کودک
کودکی ست که هنوزبزرگ نشده
زیباترین روزهایمان
روزهایی که هنوز نزیسته ایم
زیباترین حرفی که به تو میخواستم بگویم
کلمه ای ست که هنوز گفته نشده


ناظم حکمت ران، متولد نوامبر ١٩٠١، از برجسته‌ترین شاعران و نمایشنامه‌نویسان ترکیه بود. وی در بندر سالونیکا، دومین شهر بزرگ یونان امروزی که در آن زمان جزء امپراتری عثمانی بود، دنیا آمد। او از سن ۱۴ سالگی به سرودن شعر پرداخت. او در سن ۱۹ سالگی در سفری که به شوروی داشت از نزدیک با نسل جدید هنرمندان انقلابی آشنا شد و جسارتی بیشتر را درایجاد تحول در شکل و محتوای شعر ترکیه یافت.

در سال ۱۹۲۰ مصطفی كمال پاشا قوایی را تشكیل داد و در صدد نجات میهن از دست بیگانگان برآمد. همه كسانی كه شور نجات وطن را در دل داشتند، بسوی انقره رو می‌آوردند. در همین سال ناظم نیز كه زندگی در استانبول و در زیر چكمه اشغالگران برایش غیر قابل تحمل شده بود به آناطولی سفر می‌كند. و در راه این سفر است كه اولین بار با زندگی نكبت‌بار زنان و كودكان گرسنه و برهنه و بیمار وطن خود آشنا می‌شود كه آنرا هرگز تا پایان عمر نمی‌تواند فراموش كند از آن پس همه اشعارش از زندگی این مردم الهام گرفت. از برجستگی های شعر ناظم حکمت سادگی وروانی آنست که تاثیر بسیاری از مایاکوفسکی دارد.

يكی از ريشه های مردمی شعر «حكمت» ترانه هايی بود كه «عاشيق»های ترك می خواندند، اين عاشيق ها كه بخشی از فرهنگ فولكلور تركيه محسوب می شوند تأثير بسزايی در شعر «حكمت» داشتند و اين تأثير در شعر او بر مردم عوام است كه نشانه های خود را به منصه ظهور می‌رساند .

ناظم حكمت درآناطولی خواست در جنگ استقلال شركت كند ولی پذیرفته نشد واز نیروی دریایی به خاطر افکار کمونیستی‌اش اخراج شد. بالاخره به عنوان معلم به یكی از دهات آناطولی فرستاده شد. معلمی در آنجا او را بیشتر به مردم فقیر نزدیك كرد چنانكه محبوبیتش در میان مردم زنگ خطری برای خوانین و متنفذین محلی محسوب می‌شد و آنان تصمیم به قتل او گرفتند. عرصه به روی او كاملاً تنگ شد و سرانجام ناگزیر به فرار به روسیه گردید.

ناظم حكمت در اين ۱۳ سال به كشورهای زيادی رفت، شعر خواند و سخنرانی كرد در همين ايام بود كه در فستيوال جوانان برلين با «پابلو نرودا» شاعر شيليايی آشنا شد همان كه پس از مرگ ناظم حكمت مرثيه ای دردناك برای او سرود آثار او كه به بیش از ۳۰ زبان ترجمه و چاپ شد لیكن تا وقتی زنده بود نگذاشتند در وطن و به زبان خودش منتشر شود.

ناظم حکمت، شاعر آزادی سرزمين تركيه، در ژوئن۱۹۶۳ بر اثر سکتۀ قلبی در مسکو دیده بر جهان فرو بست و در گورستان نووودویچی به خاک سپرده شد. نامش بلند و یادش عزیز باد!